بسم الله الرحمن الرحیم
اساس قالبهای بیانی قرآن بر خواندن و دلالت دادن بر شنیدنی ها و دیدنی ها و دانستنی های لازم و مورد نیاز استوار است و پس از القا معانی خود زمینه تفکر ، ذکر و تدبر را در فرد فعال می کند.
برای توجه به این موضوع روایتی از امام صادق (ع) که از امام علی (ع)نقل فرموده اند ، راهگشاست
"" شیعیان امیر المومنین (ع) از ایشان درباره قرآن سوال کردند و امام صادق )ع) فرمودند :
خداوند تبارک و تعالی قرآن را بر هفت قسم نازل کرد که هرکدام کافی است و آن امر ، زجر ( نهی) ، ترغیب (بیم دادن) ، جدل ، مثل و قصص است .
حال به توضیح قالبهای بیانی می پردازیم :
1- امر :
در این حالت خداوند مخاطب خود را مکلف به انجام کاری می کند ، این قالب عمدتا به صورت جملات امری بیان می شود . بنابراین از هر امری نهی متناسب با آن را می توان برداشت کرد . برای مثال می توان به آیه 14 سوره مبارکه اسرا اشاره کرد :
اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا
﴿۱۴﴾
نامهات را بخوان کافى است که امروز خودت حسابرس خود باشی
2- نهی :
در این قالب بیانی خداوند متعال بنده خود را به انجام فراوان کاری که مشخص شده هدایت می کند بر فرض مثالی ساده : پدر خانواده در خطاب به شما می گوید که به این "اتو" دست نزن ! اما در اصل می توان گفت امر و نهی در یک قالب قرار دارند یعنی امر همان نهی است چون در واقع نهی نوعی امر به ترک کاری است و در مثال قرآنی می توان به آیه 21 سوره مبارکه بقره اشاره کرد :
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن
قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
اى مردم پروردگارتان را که شما و کسانى را که پیش از شما بودهاند
آفریده است پرستش کنید باشد که به تقوا گرایید
3- ترهیب ( تهدید) :
در این قالب خداوند بنده خود را از عواقب نامطلوب آگاه ساخته و با جملات خبری و یا اقراری و یا توبیخی و یا استفهامی او را به تبعات منفی زندگی آگاه می سازد .
در این قالب خداوند با تاکید ، قسم و تمامی موارد دیگر که باعث تنش در مخاطب می شود او را آگاه می کند . در ترهیب مخاطب می تواند با درک درست و توجه بسیار دقیق به تهدیدها از آن ها تشویق برداشت کند ( البته بعضی از آیات)
برای مثال می توان به آیه 16 و 17 سوره مبارکه قلم اشاره کرد.
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا
لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ﴿۱۷﴾
زودا که بر بینىاش داغ نهیم [و رسوایش کنیم]
(۱۶) ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که
سوگند خوردند که صبح برخیزند
و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند (17)
4- ترغیب ( تشویق) :
در این حالت خداوند بنده خود درباره ی کارهای خوبی که انجام دهد ،وعده هایی می دهد یعنی او را برای بستر انجام دادن کار ها
تشویق می کند بر فرض که مادر و پدر شما به شما می گویند اگر امسال درست را خوب بخوانی برای تو کامپیوتر یا هر چیز دیگری را
که قول بدهند می خرند ، اما به شرط درست انجام دادن کار . اما فرق عمده تشویق خداوند با خانواده این است که وعده های خداوند
ممکن است بعضی در همین دنیا به انجام برسد و ممکن است که بعضی از آنها برای آخرت بنده باشد ، مهم این است که بنده صبر
داشته باشد و به وعده های معبود خود ایمان داشته باشد و نا امید نشود و برای اینکه به آن وعده ی خداوند برسد کار خود را به نحو
احسن انجام دهد .
برای مثال قرآنی می توان به آیه 37 سوره مبارکه سبا اشاره کرد :
وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ
عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء
الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ
﴿۳۷﴾ اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانى که
ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند
پس براى آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند
پاداش است و آنها در غرفهها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود (۳۷)
5- جدل :
در این فالب بیانی خداوند برای اثبات کردن حقانیت قرآن و پیامبر به بندگان خود دلایل و مستندات ارائه می کند و همین طور بندگان خود
را با دلیل و استدلال به راه راست هدایت می کند .
برای مثال می توان به آیه 6 سوره مبارکه انفال اشاره کرد :
کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا
مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ (5)
یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَ یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنظُرُونَ (6)
همان گونه که پروردگارت تو را از خانهات به حق بیرون آورد و حال آنکه
دستهاى از مؤمنان سخت کراهت داشتند
(۵)ا تو در باره حق بعد از آنکه روشن گردید مجادله مىکنند گویى که آنان را به سوى مرگ
مىرانند و ایشان [بدان] مىنگرند
(۶)
و همینطور به آیه 1 سوره مبارکه مجادله اشاره کرد :
قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُکَ فِی زَوْجِهَا
وَتَشْتَکِی إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ یَسْمَعُ تَحَاوُرَکُمَا إِنَّ اللَّهَ
سَمِیعٌ بَصِیرٌ
﴿۱﴾خدا گفتار [زنى] را که در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شکایت مىکرد شنید و خدا
گفتگوى شما را مىشنود زیرا خدا شنواى بیناست (۱)
6- داستان :
در این قالب بیانی خداوند متعال با گفتن داستان هایی مختلف به بنده خود حقایقی را آشکارا می سازد . اما داستان را در آیات قرآن به دو صورت می توان برداشت کرد : 1- این که بعضی از داستان ها برای عبرت گرفتن از آن هاست و انجام ندادن آن کار و مشابه آن برای رسیدن به کمال 2- بعضی از داستان ها نشان دهنده راه زندگی برای انسان است و توشه راه آنها در این دنیا و آخرت است و سرلوحه زندگی انسان ها است که انسان بتواند به راحتی در این دنیا زندگی کند و آخرت خود را هم داشته باشد.
برای مثال می توان به سوره مبارکه یوسف اشاره کرد
7- مثل :
در این قالب بیانی خداوند با مثال زدن ، حقایق زندگی را به بنده خود می فهماند که انسان با توجه به مراحل رشد برایش روشن تر می شود . خدا.ند در قرآن با مثال زدن راه و روش زندگی و عبرت گرفتن از گذشتگان را به آنها می فهماند و انشان با انجام ندادن کارهای آنها برای بهتر زندگی کردن و رسیدن به کمال به نحو احسن از آنها استفاده کند.
برای مثال آیه 35 سوره مبارکه نور می توان اشاره کرد :
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا
مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ
یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ
یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ
یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ
وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۳۵﴾
خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى
و آن چراغ در شیشهاى است آن شیشه گویى
اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى
که نه شرقى است و نه غربى افروخته مىشود نزدیک است که روغنش
هر چند بدان آتشى
نرسیده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است خدا هر که را بخواهد با نور خویش
هدایت مىکند
و این مثلها را خدا براى مردم مىزند و خدا به هر چیزى داناست
(۳۵)اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
دانیال شیرین آبادی