گردان قرآنی شهید دکتر مصطفی چمران

بسم الله الرحمن الرحیم

 

متن زیر نوشته ای است از برادر دانیال شیرین آبادی که در اردوی قرآنی طرح ولایت نوشته شد و به عنوان یکی از برترین مقاله های اردو شناخته شده است ...

.......................................

 

نمی دانم ... ؟

نمی دانم چه جاذبه ای می تواند عده ای را در گرمای ماه مبارک رمضان دور هم جمع کند آن هم به ظاهر به بهانه ی یک اردوی ساده ، اما زمانی که انتظار این را داری که فقط خوش بگذرانی ، ناگهان خود را در سنگر می بینی ، نمی فهمم ....... آیات ..... بینات ....

خدایا قراره چه اتفاقی بیفته ، آیا ارزش این سنگر ها به اسم آنهاست ، به افرادیست که در آن قرار است نفس بکشند....!!!

زیاد طول نکشید که خود را در محضر قرآن دیدیم ، فهمیدم نفس کشیدن هم به وسیله کلام خداست ، که در ماه خدا و هر ماه دیگری ارزش پیدا می کند .

اول : خود را در مقابل نردبانی که برای عروج به بالاترین حد سبک زندگی یک جوان انقلابی فراهم شده بود دیدم. لازمه قدم برداشتن بر روی پله های این نربان ، نماز ، نمازی که ریا نباشد ، نمازی که با عشق عشق بازی با معبود باشد ، برنامه ریزی بلند مدت داشته باشی ، برنامه ریزی برای ظهور یگانه منجی عالم بشریت و آدم بودن....!!!!

دوم : به پله ای دیگر از نردبان عروجم رسیدم  ، انسان طراز انقلاب اسلامی در قرآن ، انسان طراز انقلاب اسلامی کسی است معبود را درک کند ، کسی که واقعیت را بیان کند ، کسی که آنقدر کار کند تا دشمن برای کشتنش نقشه بکشد ، به مانند ابراهیم خلیل که دشمن او را به آتش انداخت ، اما وقتی که به خدای خود ایمان داشته باشی و واقعیت را بیان کنی هیچ اتفاقی برایت نمی افتد.

سوم : دوباره به یکی دیگر از پله های نا تمام این نربان رسیدم ، ضرورت ولایت فقیه در جهان امروز  با توجه به سوره انفال ، انفال یعنی مالی که مالک ندارد و حکم خدا به مالکیت خدا و رسولش امر می کند و در قسمت دیگری از سوره به جنگ بدر اشاره می کند ، سپاه اسلام حدود 313 نفر بودن و کفار بسیار زیاد ، سپاهیان اسلام از خدا می خواهند که به آنها کمک کند ، خدا هم اجابت می کند و هزار فرشته که پشت هرکدام از آن هزاران فرشته است را ارسال می کند و این همان نصرت و یاری خدا است .

در جامعه ای که احکام ندارد عدم وجود ولی فقیه نصرت الهی را از بین خواهد برد....

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

                                                                                                                                    دانیال شیرین آبادی فراهانی

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۰
رسول خدادادبیگی


به نامش و در پناهش

من باید از نظر علم از همه بهتر باشم ، مبادا دشمنان مرا از این راه طعنه زنند

باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه می کنند و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم خاک پای من هم نخواهند شد.

باید همه آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو در آورم

و آنگاه خود خاضع ترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم ....  ( شهید دکتر مصطفی چمران)

شهید چمران علم را وسیله ای می دانست که می تواند انسان را از به بیراهه کشیده شدن و انجام دادن کارهای بیهوده و باطل نجات دهد . او علم را مامنی برای پناه بردن از شرهای زمان خود می دانست و زمانی که همین علم برای او خناس می شد آن را رها کرد و به تکلیف خود عمل کرد.

او حسد را در خود کشته بود و خود را از حسد ورزیدن به دیگران در امان نگاه می داشت آنگونه که " نشسته بود و زارزار گریه می کرد همه جمع شده بودند چه میدانستم این طوری می کند ؟ می گویم : مصطفی طوریش نیست . من ریاضی رد شدم . برای من ناراحته . کی باور می کند ؟

برخی چمران را به مناجات های او میشناسند او همانند پیامبر (ص) بعد از هر نصر و پیروزی به درگاه خدا تسبیح و استغفار می کرد و در مواجهه با پیروزی ها و شکست ها با خداوند راز و نیاز می کرد .

او غرور و تکبر را اینجنین در خود شکسته بود : ماهی یکبار ، بچه های مدرسه جمع می شدند و می رفتند زباله های شهر را جمع می کردند .

دکتر می گفت " هم شهر تمیز می شود ، هم غرور بچه ها می ریزد."

تولد 26 مهر 1311

شهادت 31 خرداد 1360

 

علی زواری      

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۰۶
رسول خدادادبیگی


بسمه تعالی

سرو وضع و لباسی ساده به تن داشت ، همه کارهایش خدایی بود ، گویا خدای خود را بهتر از بقیه می شناخت و همین شناخت و رویت پروردگارش باعث شده بود که از کمترین کاری هم مضایقه نکند به سبب همین رویت و شناخت رفتارش با ایتام با مهربانی و عطوفت بود و حتی از غذای خودش کم می کرد و به همرزمانش می داد ، نمازش را ترک نمی کرد و همیشه سر وقت ادا می نمود

همان طور که گفتم در یکی از روزهای جنگ و جبهه حاج حسین خرازی ، فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع) با لباسی ساده قدم می زد در اون منطقه آب برای نوشیدن و استفاده نمودن وجود نداشت و مجبور بودن تا فاصله ای حدودا 10 کیلومتری پیاده بروند و آب با خودشان بیاورند .

یکی از سربازان حاج حسین را دید و نمی دانست که او فرمانده لشگرشان است و به او گفت برو و این ظرف را آب بیاور حاج حسین بدون اینکه از رفتار آن سرباز ناراحت شود ظرف را گرفت و شروع به حرکت کرد و آب را با دستی شکسته تهیه کرد و آورد ... .

تولد 1 شهریور 1336

شهادت 8 اسفند 1365

 محمد مبین رستمی

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۰۲
رسول خدادادبیگی


بسم الله الرحمن الرحیم

 

اساس قالبهای بیانی قرآن بر خواندن و دلالت دادن بر شنیدنی ها و دیدنی ها و دانستنی های لازم و مورد نیاز استوار است و پس از القا معانی خود زمینه تفکر ، ذکر و تدبر را در فرد فعال می کند.

برای توجه به این موضوع روایتی از امام صادق (ع) که از امام علی (ع)نقل فرموده اند ، راهگشاست

"" شیعیان امیر المومنین (ع) از ایشان درباره قرآن سوال کردند و امام صادق )ع) فرمودند :

خداوند تبارک و تعالی قرآن را بر هفت قسم نازل کرد که هرکدام  کافی است و آن امر ، زجر ( نهی) ، ترغیب (بیم دادن) ، جدل ، مثل و قصص است .

حال به توضیح قالبهای بیانی می پردازیم :

1- امر :

در این حالت خداوند مخاطب خود را مکلف به انجام کاری می کند ، این قالب عمدتا به صورت جملات امری بیان می شود . بنابراین از هر امری نهی متناسب با آن را می توان برداشت کرد . برای مثال می توان به آیه 14 سوره مبارکه اسرا اشاره کرد :

 

اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا ﴿۱۴﴾

نامه‏ات را بخوان کافى است که امروز خودت حسابرس خود باشی

 

2- نهی :

در این قالب بیانی خداوند متعال بنده خود را به انجام فراوان کاری که مشخص شده هدایت می کند بر فرض مثالی ساده : پدر خانواده  در خطاب به شما می گوید که به این  "اتو" دست نزن ! اما در اصل می توان گفت امر و نهی در یک قالب قرار دارند یعنی امر همان نهی است چون در واقع نهی نوعی امر به ترک کاری است و در مثال قرآنی می توان به آیه 21 سوره مبارکه بقره اشاره کرد :

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

اى مردم پروردگارتان را که شما و کسانى را که پیش از شما بوده‏اند آفریده است پرستش کنید باشد که به تقوا گرایید

 

3- ترهیب ( تهدید) :

در این قالب خداوند بنده خود را از عواقب نامطلوب آگاه ساخته و با جملات خبری و یا اقراری و یا توبیخی و یا استفهامی او را به تبعات منفی زندگی آگاه می سازد .

در این قالب خداوند با تاکید ، قسم و تمامی موارد دیگر که باعث تنش در مخاطب می شود او را آگاه می کند . در ترهیب مخاطب می تواند با درک درست و توجه بسیار  دقیق به تهدیدها از آن ها تشویق برداشت کند ( البته بعضی از آیات)

برای مثال می توان به آیه 16 و 17 سوره مبارکه قلم اشاره کرد.

 

سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾

إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ﴿۱۷﴾

زودا که بر بینى‏اش داغ نهیم [و رسوایش کنیم]

(۱۶)

ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند

و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند (17)

 

4- ترغیب ( تشویق) :

در این حالت خداوند بنده خود درباره ی کارهای خوبی که انجام دهد ،وعده هایی می دهد یعنی او را برای بستر انجام دادن کار ها

تشویق می کند بر فرض که مادر و پدر شما به شما می گویند اگر امسال درست را خوب بخوانی برای تو کامپیوتر یا هر چیز دیگری را

که قول بدهند می خرند ، اما به شرط درست انجام دادن کار . اما فرق عمده تشویق خداوند با خانواده این است که وعده های خداوند

ممکن است بعضی در همین دنیا به انجام برسد و ممکن است که بعضی از آنها برای آخرت بنده باشد ، مهم این است که بنده صبر

داشته باشد و به وعده های معبود خود ایمان داشته باشد و نا امید نشود و برای اینکه به آن وعده ی خداوند برسد کار خود را به نحو

احسن انجام دهد .

برای مثال قرآنی می توان به آیه 37 سوره مبارکه سبا اشاره کرد :

 

وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ

﴿۳۷﴾

 اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند

پس براى آنان دو برابر آنچه انجام داده‏اند پاداش است و آنها در غرفه‏ها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود (۳۷)

 

5- جدل :

در این فالب بیانی خداوند برای اثبات کردن حقانیت قرآن و پیامبر به بندگان خود دلایل و مستندات ارائه می کند و همین طور بندگان خود

را با دلیل و استدلال به راه راست هدایت می کند .

برای مثال می توان به آیه 6 سوره مبارکه انفال اشاره کرد :

کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ (5)

یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَ یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنظُرُونَ  (6)

همان گونه که پروردگارت تو را از خانه‏ات به حق بیرون آورد و حال آنکه دسته‏اى از مؤمنان سخت کراهت داشتند

(۵)

ا تو در باره حق بعد از آنکه روشن گردید مجادله مى‏کنند گویى که آنان را به سوى مرگ مى‏رانند و ایشان [بدان] مى‏نگرند

(۶)

 

و همینطور به آیه 1 سوره مبارکه مجادله اشاره کرد :

قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُکَ فِی زَوْجِهَا وَتَشْتَکِی إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ یَسْمَعُ تَحَاوُرَکُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ

﴿۱﴾

خدا گفتار [زنى] را که در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شکایت مى‏کرد شنید و خدا گفتگوى شما را مى‏شنود زیرا خدا شنواى بیناست (۱)

 

6- داستان :

در این قالب بیانی خداوند متعال با گفتن داستان هایی مختلف به بنده خود حقایقی را آشکارا می سازد . اما داستان را در آیات قرآن به دو صورت می توان برداشت کرد : 1- این که بعضی از داستان ها برای عبرت گرفتن از آن هاست و انجام ندادن آن کار و مشابه آن برای رسیدن به کمال       2- بعضی از داستان ها نشان دهنده راه زندگی برای انسان است و توشه راه آنها در این دنیا و آخرت است و سرلوحه زندگی انسان ها است که انسان بتواند به راحتی در این دنیا زندگی کند و آخرت خود را هم داشته باشد.

برای مثال می توان به سوره مبارکه یوسف اشاره کرد

 

7- مثل :

در این قالب بیانی خداوند با مثال زدن ، حقایق زندگی را به بنده خود می فهماند که انسان با توجه به مراحل رشد برایش روشن تر می شود . خدا.ند در قرآن با مثال زدن راه و روش زندگی و عبرت گرفتن از گذشتگان را به آنها می فهماند و انشان با انجام ندادن کارهای آنها برای بهتر زندگی کردن و رسیدن به کمال به نحو احسن از آنها استفاده کند.

برای مثال آیه 35 سوره مبارکه نور می توان اشاره کرد :

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۳۵﴾

خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه‏اى است آن شیشه گویى

 اخترى درخشان است که از درخت‏ خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى‏شود نزدیک است که روغنش

هر چند بدان آتشى نرسیده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است‏ خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى‏کند

 و این مثلها را خدا براى مردم مى‏زند و خدا به هر چیزى داناست

(۳۵)

اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا

 

 

دانیال شیرین آبادی     

 

 

۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۱۸
رسول خدادادبیگی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قرآن دریایی است عمیق ، گسترده و پربار

کسانی که در این دریا ، بی راهنما حرکت می کنند نه تنها چیزی بدست نمی آورند بلکه همه چیز را از دست می دهند .

با توجه به راهنمایی هایی که از خود قرآن به دست آمده دیداری تازه با قرآن شروع می کنیم.

هدف از این دیدار ، شناخت هدایت ، اعجاز ، روابط بین آیات و طهارت یافتن به وسیله قرآن می باشد.

این دیدار ها به صورت زیر است :

دیداری با سوره فلق و پناه بردن به خداوند از شر کسانی که در گناه غلتیده شدند و از روی حسادت در مشکلات گره می اندازند.

دیداری با سوره ناس و پناه بردن به خدا از شر کسی که همراه توست و مانع پیشرفت و ترقی تو می شود(خناس).

دیداری با سوره نصر که پس از یک پیروزی بزرگ افراد فوج فوج به دین خود روی آورده و باید خداوند را تسبیح گفت و استغفار کرد.

دیداری با سوره زلزال حادثه ای که باعث تغییر درونی افراد شده و ریز و درشت محاسن و معایب انسان را نمایان می کند.

دیداری با سوره ماعون و عذاب افرادی که نماز را سبک می شمارند و انفاق در راه خدا را مانع می شوند.

دیداری با سوره ضحی یادگیری طرز رفتار با یتیم و سائل و بازگو کردن نعمات خداوند

دیداری با سوره انشراح و یادگیری فهم پس از هر سختی آسانی است و حتی همراه هر سختی آسانی و همراه هر آسانی سختی است و باید بعد از هر آسانی پذیرای سختی بود

دیداری با سوره عبس و خوشرو و بشاش بودن در مقابل بنده خدا

 

این ها دیدارهایی است که در پیش داریم .

باشد که در این دیدارها با زیبایی و عظمت قرآن آشنا شویم و در آن تدبر کنیم.


 

اللهم عجل لولیک الفرج

و من الله توفیق
 

محمد مبین رستمی

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۵۲
رسول خدادادبیگی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حدود 8 ماه پیش بود که به پیشنهاد استاد رجبعلی جمعی از برادران دور هم جمع شدیم تا زیر سایه قرآن رشد کرده و برادری هایمان را قرآنی کنیم . آرمان همه ما این است که با توکل به خدا و توسل به اهل بیت (ع) زیر سایه قرآن تلاش کنیم تا یارای همراهی حجت خدا مهدی موعود (عج) را داشته باشیم . گردانی تشکیل شد به نام شهید بزرگوار فرمانده والامقام دکتر مصطفی چمران به امید اینکه همچون چمران به تکلیف خود آنگونه که معشوق می پسندد عمل کرده و جان را فدای ولی زمان خود کنیم و اکنون تصمیم داریم تا با مکتوب کردن کلاس علاوه بر تقویت هنر نوشتن ، دیگر برادرنمان را در جریان کلاس خود قرار داده و از نظرات ، انتقادات و پیشنهادات آنها کمال استفاده را ببریم.

 

به امید یاری حضرت صاحب (عج)

التماس دعای خیر

 

گردان شهید دکتر مصطفی چمران

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۴۷
رسول خدادادبیگی